عاقبت غلبهی «بازی» بر «سینما» محقق شد
رقابت بازیهای اول شخص با حضور ندای وظیفه همیشه داغ بوده است. برای پیروزی در این میدان نبرد هر بازی نیاز دارد تا علاوه بر داشتن بخشهای جذاب و زیبا، در هر کدام به نسبت خوب باشد. نمیدانم بخش زامبی یا چند نفرهی عملیات سری ۲ چقدر خوباند؛ اما مطمئنا بخش داستانی بازی آنقدر خوب است که این ندای وظیفه، بدون نیاز به نقشههای کیلومتری، گرافیک فرانسلی و کم آوردن پیش از موعد رقیب، برندهی میدان است.
در این نقد، نیاز بوده است که بخشهایی از داستان برای مخاطب بازگو شود، بنابراین، چنانچه این بازی را هنوز انجام ندادهاید، خواندن این نقد به شما توصیه نمیشود.
این اثر هنری
کارگردان بازی «کیلزون» در مورد بازی و سینما حرف زیبایی دارد. او میگوید “در سینما کارگردان با بازیگران سر و کار دارد و با کنترل آنها روایت خلق میکند. اما در بازی، یک بازیگر هست که تحت کنترل کارگردان نیست و هر لحظه میتواند از کنترل کارگردان خارج شود. و آن، بازیکننده است.” از نظر من، عملیات سری ۲ از معدود بازیهایی است (یا شاید تنها بازی) که بازیکنندهاش همواره تحت کنترل کارگردان است و همین است که ساختار این بازی را متمایز کرده. عملیات سری ۲ فرم سینمایی خاصی به خود میگیرد و آن را نه فقط در سکانسهای از پیش ساخته شده، بلکه در تک تک لحظات بازی حفظ میکند. البته بازی، قطعا از هر هنر دیگری پیشی گرفته و از سینما جذابتر، مهیجتر، سرگرمکنندهتر، پرحرفتر و به مخاطب نزدیکتر است. به همین علت، میگویم که جبههی بازیهای رایانهای، به سینمای اکشن دوران فائق آمده است.
متاسفانه در سالهای گذشته، بسیاری از بازیها، حتی از جمع نداهای وظیفه، تلاش کردهاند تا بانزدیکشدن به جنبههای مختلف هنری به اثری ماندگار تبدیل شوند، اما به همان نسبت از «بازی» بودنشان دور شدهاند. «عملیات سری» (Black Ops) یک اثر قصهگوی تمام عیار بود، اما «گیمپلی» بازی کاملا در خدمت داستان قرار میگرفت. یا در «جنگاوری نوین ۳» (Modern Warfare 3) بازی با خلق صحنههای سینمایی جذاب و هیجان انگیر، خود را به عنوان یک بازی سینمایی تمام عیار ثابت کرد؛ اما گیمپلی بازی فدای سکانسهای پر خرج سینمایی شده بود. باز هم این گیمپلی –رکن اصلی هر اثری که میخواهد نامش را «بازی» بگذاریم- بود که در خدمت سینما قرار میگرفت. در عملیات سری ۲، یک حرکت عظیم رو به جلو را شاهدیم. اینبار همهی ارکان بازی، از داستان، گرافیک و موسیقی گرفته تا سکانسهای سینمایی و دیالوگها، خالصانه و عاجزانه در خدمت گیمپلی ناب تیراندازی اول شخص، به سبک عملیات سری ۲ هستند. رمز موفقیت بازی و کلید تبدیل شدنش به بهترین بازی این سری، همین است.